English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (7522 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
data processing U پرورش اطلاعات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
automatic data processing U پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
automatic data processing system U سیستم پرورش خودکاراطلاعات سیستم پرورش اطلاعات کامپیوتری
intelligence process U جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
Other Matches
sericulture U پرورش کرم ابریشم پرورش نوغان
education U پرورش اموزش و پرورش
rabbitry U محل پرورش خرگوش اهلی پرورش خرگوش
window U تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
associative storage U یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
echo check U بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
dow jones information service U سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است
attributing U 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attributes U 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attribute U 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
derived information U اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
radar correlation U درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
aperture card U روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد
trapdoors U فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoor U فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
distance vector protocols U اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
regrade U تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
read time U زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
connexions U پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connection U پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
data transceiver U دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
civilian internee information bureau U دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
defense system aquisition U سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
upbringing U پرورش
nurturing U پرورش
nourishment U پرورش
nurtures U پرورش
cultures U پرورش
culturing U پرورش
breeding U پرورش
floriculture U پرورش گل
fosterage U پرورش
cultivation U پرورش
nurture U پرورش
culture U پرورش
training پرورش
nurtured U پرورش
pedagogy U پرورش
help U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helps U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helped U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
ostreiculture U پرورش صدف
mariculture U پرورش دریازیان
germiculture U پرورش میکروب
aviculture U پرورش مرغ
swannery U محل پرورش قو
education U اموزش و پرورش
foster U پرورش دادن
silviculture U پرورش جنگل
bring up U پرورش دادن
self culture U پرورش نفس
character training U پرورش منش
breeding U پرورش حیوانات
ser U پرورش نوغان
self cultivation U پرورش نفس
body-building U پرورش اندام
pisciculture U پرورش ماهی
fostering U پرورش دادن
processes U پرورش دادن
unbred U پرورش نیافته
mental discipline U پرورش ذهنی
fostered U پرورش دادن
p.exercise U پرورش بدنی
fosters U پرورش دادن
body building U پرورش اندام
process U پرورش دادن
negative acknowledgement U کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
comparative education U اموزش و پرورش تطبیقی
silviculturist U ویژه گر پرورش جنگل
f.education U پرورش واموزش دختران
special education U اموزش و پرورش استثنایی
poulterer U پرورش دهنده طور
ser U پرورش کرم ابریشم
animal husband U پرورش جانوران اهلی
nature nurture controversy U مجادله سرشت- پرورش
educational U مربوط به اموزش و پرورش
rosarian U پرورش دهنده گل سرخ
apiculture U پرورش زنبور عسل
manpower development U پرورش نیروی انسانی
educationalist U کارشناس اموزش و پرورش
educationalists U کارشناس اموزش و پرورش
educationist U کارشناس اموزش و پرورش
educationist U متخصص اموزش و پرورش
educationists U کارشناس اموزش و پرورش
educationists U متخصص اموزش و پرورش
calf machine U دستگاه پرورش عضله
child rearing practices U شیوههای پرورش کودک
guardian by nurture U قیم بعلت پرورش
piscicultural U مربوط به پرورش ماهی
viniculture U پرورش انگور شراب
falconers U پرورش دهنده شاهین
falconer U پرورش دهنده شاهین
education department U اداره آموزش و پرورش
culture of bees U پرورش یا تربیت زنبور
windowing U 1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
upbringing U روش اموزش و پرورش بچه
incubators U محل پرورش اطفال زودرس
incubator U محل پرورش اطفال زودرس
haute ecole U پرورش اسب در سطح عالی
sericultural U وابسته به پرورش کرم ابریشم
beekeeper U پرورش دهندهء زنبور عسل
apiarist U پرورش دهندهء زنبور عسل
hennery U مزرعه یا محل پرورش مرغ
ranches U در مرتع پرورش احشام کردن
apiarian U مربوط به پرورش زنبور عسل
ranch U در مرتع پرورش احشام کردن
sericulturist U پرورش دهنده کرم ابریشم
apicultural U مربوط به پرورش و نگهداری زنبور عسل
thremmatology U علم پرورش گیاهان وجانوران اهلی
orthogenesis U اصلاح و پرورش نژاد درطی زمان
wooler U جانوری که بخاطر پشمش پرورش مییابد
bandwidth U در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
inbreed U پرورش دادن از جانوران هم تیره تخم کشیدن
foliage plant U گیاهی که برای برگش پرورش دادن شود
alma mater U مدرسه یا دانشگاهی که شخص در آن پرورش یافته است
green thumbed U کسیکه در پرورش گیاهان شانس و استعدادخوبی دارد
beef cattle U گله گاو که برای تامین گوشت پرورش مییابد
live stock U مواشی وگاووگوسفندی که برای کشتاریافروش پرورش شود احشام
linebreeding U پرورش نژاد انسان یا حیوان درجهت یا هدف معینی
livestock U مواشی وگاووگوسفندی که برای کشتاریافروش پرورش شود احشام
standard bred U اسب امریکایی پرورش یافته برای مسابقه سرعت واستقامت
IrDA U روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
infra red link U روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
general grant U کمک دولت مرکزی به مقامات محلی به عنوان مثال کمک به اموزش و پرورش استان
develop U بسط دادن پرورش دادن
develops U بسط دادن پرورش دادن
intelligence U اطلاعات
counterintelligence U ضد اطلاعات
data U اطلاعات
witting U اطلاعات
information U اطلاعات
[pieces of] information U اطلاعات
information unit U واحد اطلاعات
information system U سیستم اطلاعات
information processing U پردازش اطلاعات
information transmission U انتقال اطلاعات
information source U منبع اطلاعات
information retrieval U بازیابی اطلاعات
leakage of information U نشت اطلاعات
information revolution U تحول اطلاعات
information science U علم اطلاعات
information theory U نظریه اطلاعات
information service U خدمات اطلاعات
budget data U اطلاعات بودجه
information explosion U انفجار اطلاعات
information center U مرکز اطلاعات
critical intelligence U اطلاعات حیاتی
communication U عبور اطلاعات
departmental intelligence U اطلاعات اداری
defense information U اطلاعات دفاعی
defense information U اطلاعات نظامی
secret U اطلاعات سری
secrets U اطلاعات سری
data base U مبنای اطلاعات
data item U جزئیات اطلاعات
data input U اطلاعات ورودی
data element U جزئیات اطلاعات
data element U عناصر اطلاعات
data communication U انتقال اطلاعات
critical intelligence U اطلاعات مهم
data processing U امایش اطلاعات
information U مفروضات اطلاعات
information bureau U دفتر اطلاعات
genetic information U اطلاعات وراثتی
combat intelligence U اطلاعات رزمی
flow of information U گردش اطلاعات
combatintelligence U اطلاعات رزمی
financial data U اطلاعات مالی
dissemination U پخش اطلاعات
filter center U مرکزتوزیع اطلاعات
essential elements of information U عناصراصلی اطلاعات
data processing U تهیه اطلاعات
input information U اطلاعات اولیه
weather intelligence U اطلاعات هواشناسی
data bank U بانک اطلاعات
records available U اطلاعات موجود
intelligence department U اداره اطلاعات
information sheet U برگه اطلاعات
public information U اطلاعات عمومی
false information U اطلاعات نادرست
perfect information U اطلاعات کامل
pemmican U اطلاعات خلاصه
pemican U اطلاعات خلاصه
data banks U بانک اطلاعات
technical data U اطلاعات فنی
tactical intelligence U اطلاعات جنگی
tactical intelligence U اطلاعات تاکتیکی
wrong information U اطلاعات نادرست
stationary information U اطلاعات لایتغیر
spial U کسب اطلاعات
disinformation U اطلاعات دورغ
Ministry of Information . U وزارت اطلاعات
keep up with the news <idiom> U حفظ اطلاعات
information technology U تکنولوژی اطلاعات
handout U برگه اطلاعات
intelligence U اطلاعات نظامی
information desk U میز اطلاعات
info U مخفف اطلاعات
information office U دفتر اطلاعات
information on demand U اطلاعات با تقاضا
Recent search history Forum search
1ICR
1This clause summarizes general aspects on AT commands and issues related to them. For further information, refer to ITU-T Recommendation V.25ter
2میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
2تعریف فونتیک چیست؟
1tajwid
1Jack Attac
1coffee table conversation piece
1rhodamine
2immunogenicity
2transmembrane
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com